Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-27@05:53:34 GMT

اعمال روز اول ماه رمضان + دانلود دعای مخصوص روز یکم رمضان

تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۷۸۶۱۲

اعمال روز اول ماه رمضان + دانلود دعای مخصوص روز یکم رمضان

دعای مخصوص، نماز، فضیلت ها و اعمال روز اول ماه مبارک رمضان در این مطلب آماده شده است.

به گزارش ایمنا رمضان فصل بندگی بنده و خالق است؛ ماهی است که درهای آسمان به روی بندگان گشوده می‌شود و تا آخرین شب این ماه بسته نخواهد شد و اولین روز آن در سال ۱۴۰۰، چهارشنبه ۲۵ فروردین است.

دعای روز اول ماه رمضان

«اللهمَ اجْعلْ صِیامی فیه صِیام الصّائِمینَ و قیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ و نَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ و هَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«خدایا روزه مرا در این روز مانند روزه روزه‌داران حقیقی قرار داده و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی مقرر فرما و مرا از خواب غافلان هوشیار ساز و هم در این روز جرم و گناهم را ببخش ای خدای عالمیان و از زشتی‌هایم عفو فرما ای عفو کننده از گناهکاران».

بیشتر بخوانید: تبریک ماه رمضان ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس اعمال روز اول ماه رمضان

اوّل

غسل کردن در آب جاری و بر سر ریختن سی کف دست آب که در تمام طول سال باعث ایمنی از همه دردها و بیماری‌هاست.

بخوانید: اعمال شب اول ماه رمضان ۱۴۰۰ + دعا، نماز و آداب حلول ماه رمضان

دوم

کفی از گلاب به روی خویش بزند تا از خواری و پریشانی نجات یابد و قدری هم به سر خود بمالد تا در آن سال از سرسام [در برخی نسخه‌ها: بَرسام به‌معنی بیماری سینه] ایمن شود.

سوم

دو رکعت «نماز اول ماه» را به‌جا آورد و صدقه بدهد.

چهارم

دو رکعت نماز بخواند، در رکعت اول سوره‌های حَمد و «اِنّا فَتَحنا» را و در رکعت دوم سوره حمد و هر سوره دیگری را که بخواهد بخواند تا حق‌تعالی در آن سال بدی‌ها را از او دور کند و تا سال آینده در پناه خدا باشد.

پنجم

پس از طلوع فجر این دعا را بخواند:

اللّٰهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ، وَأَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ هُدیً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدیٰ وَالْفُرْقانِ. اللّٰهُمَّ أَعِنَّا عَلَیٰ صِیامِهِ، وَتَقَبَّلْهُ مِنّا، وَتَسَلَّمْهُ مِنّا، وَسَلِّمْهُ لَنا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ، إِنَّکَ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.

خدایا، ماه رمضان رسید، تو روزه‌اش را بر ما واجب کرده‌ای و قرآن را در آن برای هدایت مردم و دلایل روشنی از هدایت و شناسایی از باطل نازل کرده‌ای. خدایا، ما را بر روزه‌اش یاری کن و آن را از ما بپذیر و این ماه را از ما به‌سلامت دریافت کن و آن را برای ما از سوی خویش در آسانی و عافیت سالم بدار، همانا تو بر هر چیز توانایی.

ششم

دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه را اگر در شب قبل نخوانده بخواند.

هفتم

علّامه مجلسی در «زادالمعاد» فرموده که شیخ کلینی و شیخ طوسی و دیگران به‌سند صحیح روایت کرده‌اند که حضرت موسی‌بن جعفر (علیه السلام) فرمود: در ماه مبارک رمضان در آغاز سال، یعنی روز اول این ماه این دعا را بخوان. هرکه این دعا را برای رضای خدا و بدون آمیختگی با اغراض ناپسند و ریا بخواند، در آن سال فتنه و گمراهی و آفتی که به دین یا بدنش ضرر برساند به او نرسد و حق‌تعالی او را از شرّ آنچه از بلاها در آن سال واقع می‌شود حفظ می‌کند،

و دعا این است:

اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دانَ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ، وَبِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ، وَبِعَظَمَتِکَ الَّتِی تَواضَعَ لَها کُلُّ شَیْءٍ، وَبِعِزَّتِکَ الَّتِی قَهَرَتْ کُلَّ شَیْءٍ، وَبِقُوَّتِکَ الَّتِی خَضَعَ لَها کُلُّ شَیْءٍ، وَبِجَبَرُوتِکَ الَّتِی غَلَبَتْ کُلَّ شَیْءٍ، وَبِعِلْمِکَ الَّذِی أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ، یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ، یَا أَوَّلُ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ، وَیَا باقِیاً بَعْدَ کُلِّ شَیْءٍ

خدایا، از تو درخواست می‌کنم به آن نامت که همه‌چیز در برابرش فروتن شده و به رحمتت که همه‌چیز را فرا گرفته و به عظمتت که همه‌چیز در آستانش تواضع کرده و به عزّتت که بر همه‌چیز چیره گشته و به نیرویت که همه‌چیز در برابرش خضوع یافته و به جبروتت که بر همه‌چیز غالب گشته و به علمت که همه‌چیز را فرا گرفته، ای نور، ای قدوس، ای اول پیش از هر چیز، ای باقی پس از هر چیز

یَا اللّٰهُ یَا رَحْمٰنُ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَقْطَعُ الرَّجاءَ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُدِیلُ الْأَعْداءَ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعاءَ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی یُسْتَحَقُّ بِها نُزُولُ الْبَلاءِ؛

ای خدا، ای مهربان، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و از من بیامرز گناهانی را که نعمت‌ها را دگرگون می‌سازد و بیامرز گناهانی را که کینه‌ها را فرو می‌فرستد و بیامرز گناهانی را که امید به تو را قطع می‌کند و بیامرز گناهانی را که دشمنان را چیره می‌سازد و بیامرز گناهانی را که دعا را برمی‌گرداند و بیامرز گناهانی را که مردم به‌سبب آن سزاوار نزول بلا می‌شوند؛

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ غَیْثَ السَّماءِ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَکْشِفُ الْغِطاءَ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَناءَ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ، وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ، وَأَلْبِسْنِی دِرْعَکَ الْحَصِینَةَ الَّتِی لَاتُرامُ، وَعافِنِی مِنْ شَرِّ مَا أُحاذِرُ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ فِی مُسْتَقْبَِلِ سَنَتِی هٰذِهِ

و بیامرز گناهانی را که بارش آسمان را بازمی‌دارد و بیامرز گناهانی را که پرده‌ها را کنار می‌زند و بیامرز گناهانی را که در نابودی شتاب می‌افکند و بیامرز گناهانی را که سبب پشیمانی می‌گردد و بیامرز گناهانی را که پرده‌ها را می‌درد و زره محکمت را بر من بپوشان زرهی که نفوذناپذیر است و مرا از شرّ آنچه در شب و روز و آینده این سال از آن حذر می‌کنم عافیت بخش.

اللّٰهُمَّ رَبَّ السَّمَاواتِ السَّبْعِ، وَرَبَّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَمَا فِیهِنَّ وَمَا بَیْنَهُنَّ وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ السَّبْعِ الْمَثانِی وَالْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ إِسْرافِیلَ وَمِیکائِیلَ وَجَبْرَئِیلَ، وَرَبَّ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَخاتَِمِ النَّبِیِّینَ، أَسْأَلُکَ بِکَ وَبِما سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ یَا عَظِیمُ أَنْتَ الَّذِی تَمُنُّ بِالْعَظِیمِ؛ وَتَدْفَعُ کُلَّ مَحْذُورٍ، وَتُعْطِی کُلَّ جَزِیلٍ، وَتُضاعِفُ الْحَسَناتِ بِالْقَلِیلِ وَبِالْکَثِیرِ وَتَفْعَلُ مَا تَشاءُ

خدایا، پروردگار آسمان‌های هفتگانه و پروردگار زمین‌های هفتگانه و آنچه در آن‌هاست و آنچه میان آن‌هاست و پروردگار عرش بزرگ و پروردگار سوره «حمد» و قرآن عظیم و پروردگار اسرافیل و میکائیل و جبرئیل و پروردگار محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) آقای رسولان و پایان‌بخش پیامبران، از تو می‌خواهم به‌حق ذات پاکت و به‌حق آنچه خود را به آن نام نهادی، ای بزرگ تویی که به نعمت بزرگ تفضّل می‌کنی؛ و هر محذوری را دفع می‌کنی و هر نعمت برجسته‌ای را عطا می‌نمایی و نیکی‌ها را به کم و زیاد دوچندان می‌کنی و هرکاری که بخواهی انجام می‌دهی

یَا قَدِیرُ یَا اللّٰهُ یَا رَحْمٰنُ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ، وَأَلْبِسْنِی فِی مُسْتَقْبَِلِ سَنَتِی هٰذِهِ سِتْرَکَ وَنَضِّرْ وَجْهِی بِنُورِکَ، وَأَحِبَّنِی بِمَحَبَّتِکَ، وَبَلِّغْنِی رِضْوانَکَ، وَشَرِیفَ کَرامَتِکَ، وَجَسِیمَ عَطِیَّتِکَ، وَأَعْطِنِی مِنْ خَیْرِ مَا عِنْدَکَ وَمِنْ خَیْرِ مَا أَنْتَ مُعْطِیهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ، وَأَلْبِسْنِی مَعَ ذٰلِکَ عافِیَتَکَ

ای توانا، ای خدا، ای مهربان، بر محمّد و اهل‌بیتش درود فرست و در آینده این سال لباس سترت را بر من بپوشان و چهره‌ام را به نورت شاداب ساز و به دوستی‌ات دوستم بدار و مرا به خشنودی‌ات و شریفِ کرامتت و بزرگ عطایت برسان و به من عطا کن از بهترین چیزی که نزد توست و بهترین چیزی که به بنده‌ای از بندگانت عطا می‌فرمایی و افزون بر این لباس عافیت و تندرستی بر من بپوشان

یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْویٰ، وَیَا شاهِدَ کُلِّ نَجْویٰ، وَیَا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ، وَیَا دافِعَ مَا تَشاءُ مِنْ بَلِیَّةٍ، یَا کَرِیمَ الْعَفْوِ، یَا حَسَنَ التَّجاوُزِ، تَوَفَّنِی عَلَیٰ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ وَفِطْرَتِهِ وَ عَلَی دِینِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سُنَّتِهِ وَ عَلَی خَیْرِ الْوَفَاةِ فَتَوَفَّنِی مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ

ای جایگاه هر شکایت، ای حاضر در هر گفتگوی پنهان، ای دانای هر نهان، ای دفع‌کننده بلاها آن‌گونه که خواهی، ای بزرگوار گذشت، ای نیکو درگذر، مرا بر آئین ابراهیم و بر فطرت او و بر دین محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) و روش او و بر بهترین مرگ‌ها بمیران، بمیران درحالی‌که دوستدار اولیایت و دشمن دشمنانت باشم

اللّٰهُمَّ وَجَنِّبْنِی فِی هٰذِهِ السَّنَةِ کُلَّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یُباعِدُنِی مِنْکَ، وَاجْلِبْنِی إِلیٰ کُلِّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یُقَرِّبُنِی مِنْکَ فِی هٰذِهِ السَّنَةَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَامْنَعْنِی مِنْ کُلِّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یَکُونُ مِنِّی أَخافُ ضَرَرَ عاقِبَتِهِ، وَأَخافُ مَقْتَکَ إِیَّایَ عَلَیْهِ حِذارَ أَنْ تَصْرِفَ وَجْهَکَ الْکَرِیمَ عَنِّی فَأَسْتَوْجِبَ بِهِ نَقْصاً مِنْ حَظٍّ لِی عِنْدَکَ، یَا رَؤُوفُ یَا رَحِیمُ

خدایا، مرا در این سال از هر کار یا گفتار یا کرداری که از تو دورم می‌کند برکنار دار و به جانب هر عمل یا گفتار یا کرداری که مرا در این سال به تو نزدیک می‌کند جلب نما، ای مهربان‌ترین مهربانان و بازدار مرا از هر عمل یا گفتار یا کرداری که از من سر می‌زند و من از سرانجام زیانبارش می‌ترسم و از خشمت به‌خاطر آن بر خود بیمناکم، ترسم از این است که روی کریمانه‌ات را از من بگردانی در نتیجه سزاوار کاستی بهره‌ای که پیش تو دارم گردم، ای پرلطف، ای مهربان

اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مُسْتَقْبَِلِ سَنَتِی هٰذِهِ فِی حِفْظِکَ وَفِی جِوارِکَ وَفِی کَنَفِکَ، وَجَلِّلْنِی سِتْرَ عافِیَتِکَ، وَهَبْ لِی کَرامَتَکَ، عَزَّ جارُکَ، وَجَلَّ ثَناؤُکَ، وَلَا إِلٰهَ غَیْرُکَ

خدایا، در آینده این سال مرا در حفظ و پناه و حمایت خود قرار ده و پرده تندرستی را بر من بپوشان و از کرامتت بر من ببخش، عزیز است پناه تو و بزرگ است ثنای تو و معبودی جز تو نیست.

اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی تابِعاً لِصالِحِی مَنْ مَضیٰ مِنْ أَوْلِیائِکَ، وَأَلْحِقْنِی بِهِمْ، وَاجْعَلْنِی مُسَلِّماً لِمَنْ قالَ بِالصِّدْقِ عَلَیْکَ مِنْهُمْ، وَأَعُوذُ بِکَ اللّٰهُمَّ أَنْ تُحِیطَ بِی خَطِیئَتِی وَظُلْمِی وَ إِسْرافِی عَلَیٰ نَفْسِی وَ اتِّباعِی لِهَوایَ وَاشْتِغالِی بِشَهَواتِی فَیَحُولُ ذٰلِکَ بَیْنِی وَبَیْنَ رَحْمَتِکَ وَرِضْوانِکَ فَأَکُونَ ُ مَنْسِیّاً عِنْدَکَ، مُتَعَرِّضاً لِسَخَطِکَ وَ نِقْمَتِکَ

خدایا، مرا پیرو شایستگان از اولیای گذشته‌ات قرار ده و به آنان ملحقم فرما و تسلیم آن‌که از آنان از طرف تو راست گفت قرارم ده، خدایا، به تو پناه می‌آورم از اینکه خطایم و ستمم و زیاده‌روی بر نفسم و پیروی از هواوهوسم و سرگرمی‌ام به شهوات بر من احاطه کند، در نتیجه همه این‌ها بین من و رحمت و خشنودی‌ات دیوار شود و من نزد تو فراموش شوم و در معرض خشم و کینه‌ات قرار گیرم.

اللّٰهُمَّ وَفِّقْنِی لِکُلِّ عَمَلٍ صَالِحٍ تَرْضیٰ بِهِ عَنِّی، وَقَرِّبْنِی إِلَیْکَ زُلْفیٰ. اللّٰهُمَّ کَما کَفَیْتَ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ، وَفَرَّجْتَ هَمَّهُ، وَکَشَفْتَ غَمَّهُ، وَصَدَقْتَهُ وَعْدَکَ، وَأَنْجَزْتَ لَهُ عَهْدَکَ؛

خدایا، مرا برای هر عمل شایسته‌ای که به‌سبب آن از من خشنود شوی موفق بدار و مرا به مقام قربت نزدیک کن. خدایا، چنان‌که از پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) هراس از دشمنش را کفایت کردی و اندوهش را برطرف کردی و غمش را زدودی و وعده‌ات را به او وفا کردی و پیمانت را برایش به پایان آوردی؛

اللّٰهُمَّ فَبِذٰلِکَ فَاکْفِنِی هَوْلَ هٰذِهِ السَّنَةِ وَآفاتِها وَأَسْقامَها وَفِتْنَتَها وَشُرُورَها وَأَحْزانَها وَضِیقَ الْمَعاشِ فِیها، وَبَلِّغْنِی بِرَحْمَتِکَ کَمالَ الْعافِیَةِ بِتَمامِ دَوامِ النِّعْمَةِ عِنْدِی إِلیٰ مُنْتَهیٰ أَجَلِی، أَسْأَلُکَ سُؤالَ مَنْ أَساءَ وَظَلَمَ وَاسْتَکانَ وَاعْتَرَفَ، وَأَسْأَلُکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی مَا مَضیٰ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی حَصَرَتْها حَفَظَتُکَ وَأَحْصَتْها کِرامُ مَلائِکَتِکَ عَلَیَّ، وَأَنْ تَعْصِمَنِی إِلٰهِی مِنَ الذُّنُوبِ فِیما بَقِیَ مِنْ عُمْرِی إِلیٰ مُنْتَهیٰ أَجَلِی

خدایا، به همان‌گونه هراس این سال و آفات و امراض و فتنه‌ها و شرور و اندوه‌ها و تنگی معیشت را در آن از من کفایت کن و به رحمتت مرا به کمال عافیت، با کامل کردن ریزش نعمت بر من تا پایان عمرم برسان، از تو درخواست می‌کنم درخواست کسی که بد کرده و ستم روا داشته و درمانده شده و اعتراف به گناه کرده است و از تو درخواست می‌کنم که مرا بیامرزی از آنچه از گناهان بر من گذشته که آن‌ها را نگهبانانت ثبت کرده و بزرگوار فرشتگانت برشمرده‌اند و اینکه خدایا در آنچه از عمرم باقی مانده تا پایان عمر مرا از گناهان نگاه داری،

یَا اللّٰهُ یَا رَحْمٰنُ یَا رَحِیمُ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَآتِنِی کُلَّ مَا سَأَلْتُکَ وَرَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ فَإِنَّکَ أَمَرْتَنِی بِالدُّعاءِ، وَتَکَفَّلْتَ لِی بِالْإِجابَةِ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان، بر محمّد و اهل‌بیت محمّد درود فرست و هر آنچه از تو خواستم و در طلب آن به جانب تو رغبت کردم به من عنایت فرما، به‌درستی که تو مرا به خواستن فرمان دادی و برایم عهده‌دار اجابت شدی، ای مهربان‌ترین مهربانان.

کد خبر 486727

منبع: ایمنا

کلیدواژه: ماه رمضان دعای ماه رمضان حلول ماه رمضان اعمال ماه رمضان ماه رمضان مبارک ماه رمضان 1400 آغاز ماه رمضان دعای روز یکم رمضان اعمال رمضان اعمال رمضان 1400 دعای روز یک رمضان نماز اول رمضان اعمال روز اول ماه رمضان اعمال شب و روز اول ماه مبارک رمضان اعمال شب و روز اول ماه رمضان ماه مبارک رمضان استوری ماه رمضان اولين روز ماه رمضان 1400 اداب ماه رمضان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق اول ماه رمضان روز اول ماه همه چیز آن سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۷۸۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا (+عکس)

در ادوار مختلف تاریخ ایران رد پای خرافه‌گرایی به‌خوبی دیده می‌شود؛ دوران قاجار نیز از این امر مستثنی نیست. در ایران روزگار قاجار، گرایش به خرافات و بهره‌گیری از طلسم‌ها و تعویذها گسترده و عمومی ‌بود.

به گزارش روزیاتو، نگاهی گذرا به تاریخ اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف جهان نشان می‌دهد که در ورای اندیشه‌ها و عقاید علمی، ایده‌هایی یافت می‌شوند که هیچ مبنای علمی ‌و عقلانی برای آن‌ها نمی‌توان یافت و به همین دلیل است که نام خرافه؛ یعنی چیزی پوچ و بی‌اساس به خود می‌گیرند. جالب آن‌که گاهی اوقات همین خرافات چنان نیرویی پیداکرده‌اند که به ‌تمامی ‌قیدوبندهای علمی ‌پشت پا زده و باعث انجام اعمال عجیب‌وغریبی در بین معتقدان شده‌اند.

در ادوار مختلف تاریخ ایران رد پای خرافه‌گرایی به‌خوبی دیده می‌شود؛ دوران قاجار نیز از این امر مستثنی نیست. در ایران روزگار قاجار، گرایش به خرافات و بهره‌گیری از طلسم‌ها و تعویذها گسترده و عمومی ‌بود. بااین‌حال توسل به چنین روش‌هایی بیشتر عملی زنانه تعریف می‌شد؛ چراکه که زنان به دلایل مختلف، بیش از مردان مستعد گرایش به خرافه بودند و این امر حتی در بین زنان درباری و حرم‌سرا نیز به‌وفور مشاهده می‌شد.

خرافه؛ قدمتی به‌اندازه تاریخ بشر

خرافات به معنای «اعتقادات بی‌اساس که باعقل و منطق و واقعیت سازگاری نداشته باشد» و خرافه‌گرایی به معنای «پیروی از عقاید باطل و بی‌اساس که با درجه فرهنگ و دانش جامعه‌ای که منسوب بدان است، هیچ‌گونه تناسبی نداشته باشد»، قدمتی به‌اندازه تاریخ بشر دارد و مختص فرهنگ و جامعه‌ای خاص نیست، بلکه گستره آن تمام جوامع و فرهنگ‌ها را در برمی‌گیرد و حتی امروزه در عصر علم و فن‌آوری هنوز شاهد اعتقاد به برخی از این عقاید خرافی هستیم.

گرایش به خرافه در ایران عصر قاجار

در ایران نیز همانند سایر ملل جهان خرافات و خرافه‌گرایی از زمان باستان وجود داشته است. خرافات در ادوار مختلف تاریخ ایران با علومی چون نجوم، طالع بینی و اخترشناسی درآمیخته بود، اما در دوره مورد بحث، یعنی دوران قاجار، خرافات با بهره جستن از برخی اصول و مبانی دینی و اسلامی راه نفوذ به مذهب و اذهان ایرانیان مسلمان را یافت و دعانویسی، تعویذنویسی، جادو و جنبل و … در عمق اذهان مردم این دوره نفوذ پیدا کرد.

گرایش به جادو و جنبل از اصلی‌ترین مظاهر تمایل به خرافه در جامعه عصر قاجار بود و این خرافه‌گرایی جوانب مختلف زندگی اجتماعی مردم را تحت‌تأثیر قرار داده بود؛ زندگی زناشویی و خانوادگی، روابط با اقوام و خویشان، معیشت و اقتصاد و حتی پزشکی و درمان، همه و همه در چنبره عقاید خرافی قرارگرفته بودند و همان‌طور که قبلاً اشاره شد، درآمیختگی این عقاید خرافی با عقاید دینی و مذهبی، بستر مناسب‌تری برای پذیرش آن‌ها فراهم کرده بود.

انواع مختلف طلسم‌ها و تعویذها از سنگ‌های قیمتی گرفته تا اجزای گیاهان، اعضا و اندام‌های حیوانات و حتی انسان، الواح و تندیس‌هایی از فلز، خمیر، پوست، مو و پارچه را شامل می‌شد و کاربردهای گوناگونی داشت که توسط رمال‌ها و دعانویس‌ها تجویز می‌گردید. مردم نیز با اعتقاد راسخی که به خرافات داشتند، از این طلسم‌ها و تعویذها برای حل مشکلات زندگی خود استفاده می‌کردند و حتی گاه بهای گزافی بابت آن می‌پرداختند.

جیمز موریه در «سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی» دراین‌باره از قول درویشی که چندی هم‌سفر حاجی‌بابا شده می‌نویسد: «اگر دم خرگوش را در زیر بالین کودک نهی، خواب آورد… چشم و استخوان کعب گرگ اگر به بازوی طفلی بندد، جرأت بخشد.

اگر روغن گرگ به لباس زنی مالند، شوهر از او دل‌سیر شود. زهره گرگ دافع نازایی زن است. ناخن هدهد زبان‌بندی و چشم خفاش خواب‌بندی را شاید…. با اعضا و اجزای او (میمون) ادویه‌ای چند بسازیم، به بهای طلا به اندرونیان شاه توانیم فروخت… جگر میمون اکسیر محبت است.

پوست بینی او پادزهری‌ست تریاق همه سموم، خاکسترش را هرکه ببلعد… (در) تقلید و تردستی و چابکی و حیله و زیرکی، مانند او شود»

بدیهی بود که با این پذیرش گسترده عقاید خرافی در جامعه آن روز، رمالی و دعانویسی شغل پررونق و پردرآمدی محسوب می‌شد و رمالان و دعانویسان مورد اقبال عامه مردم قرار می‌گرفتند. نکته جالب آن بود که این اقبال عمومی برای رمالان و دعانویسان یهودی و دراویش، بیشتر از دیگر رمالان بود.

به گزارش برخی منابع تاریخی، رفت‌وآمد مردم به‌ویژه زنان به خانه ملاهای یهودی برای گرفتن دعا و طلسم و امثال آن در دوره قاجار به حدی گسترده شده بود که حکومت به فکر چاره افتاد و طی حکمی، رفت‌وآمد زنان مسلمان به خانه‌های یهودیان را ممنوع کرد.

دراویش نیز در کار رمالی و دعانویسی مورد اقبال عامه مردم بودند؛ به‌طوری‌که این اقبال و توجه از دید خارجیان نیز به دور نمانده و برخی از آن‌ها مانند لایارد در نوشته‌های خود به شهرت و توجه مردم به دراویش اشاره‌کرده‌اند: «دراویش دعانویس در میان مردم از نفوذ و احترام ویژه‌ای برخوردارند…

زنانی که طالب فرزند پسر هستند و دختران دم‌بخت و نیز پیرمردانی که در پی ازدواج با زنان جوان هستند و حتی مردانی که می‌خواهند از خطرات و آسیب‌ها در امان باشند، به درویش‌ها مراجعه می‌کنند و آن‌ها برایشان دعا و تعویذ می‌نویسند… (آن‌ها) حتی به اندرونی اعیان و بزرگان نیز راه دارند».

استخاره‌های عجیب در دوران قاجار

استخاره در ایران عصر قاجار به شیوه های مختلف انجام می شد، به وسیله قرآن، تسبیح، نوشتن نیت بر کاغذ و قرار دادن آن در پاکت و قرار دادن در میان صفحات قرآن و غیره؛ اما آنچه مهم است کارهایی است که برای انجامشان به استخاره متوسل می شدند؛ به عنوان مثال به نیت انتخاب مناسب ترین طبیب از بین چند نفر، انتخاب یک روش درمانی چون زالو انداختن بر لثه که از سوی فخرالاطبا صورت می گرفت که آیا زالو را به لثه دندان شاه بیندازند یا خیر؟ یا دارو دادن به مریض که گاه به سبب تعدد در داروها استخاره در چند مرحله انجام می شد که آیا این دارو به مریض خورانده شود یا خیر؟

‌در این خصوص حکایتی نقل شده است که میرزا جعفر، نبض مریض را گرفته، مدتی فکر کرد و بعد از مدتی تسبیح بلندی برداشت و چشمش را بر هم گذاشت، استخاره ای کرد و با آواز بلند گفت: خدایا صلاح می بینی فلوس به این بنده خدا بدهم؟ اگر خوب می آمد با ترازو فلوس را می کشید، می داد و پولش را می گرفت.

اگر برای فلوس خوب نمی آمد، مجددا استخاره می کرد و گفت: اگر ترنجبین بدهم، چطور است؟ باز آن هم اگر خوب نمی آمد، استخاره ای دیگر می کرد و عناب را جویا می شد و بالاخره استخاره خوب می‌آمد.

نقش پررنگ خرافه در روند درمان بیماری‌ها

جامعه مسلمان دوره قاجاریه بدون توجه به اصل قوانین بهداشتی فقط ظاهر دستورات بهداشتی اسلام را رعایت کرد و خرافات و اوهام بسیاری به نام دین و مذهب وارد افکار و اعتقادات آنان شده بود و اگر کسی با این اوهام و عقاید خرافی مخالفت می کرد و یا در صدد مبارزه با آن برمی آمد لعن و تکفیر می شد.

بسیاری از مردم معتقد بودند که « بهشت جای اغنیا نیست و هر مسلمانی که لباس و تن او آلوده به جانوران طفیلی مانند شپش نباشد به بهشت راه نخواهد یافت. همین باورها و دیدگاه های خرافی از یک سو در زمینه بهداشت و درمان مهم ترین مانع رسیدن به جامعه سالم عهد قاجاریه بود که خواسته و ناخواسته به گریبان مردم چنگ انداخته و هر ساله با شیوع بیماری های مختلف مسری و غیرمسری جان مردم را می گرفت.

عامل مهمی که مردم را به سوی باورهای غلط می کشانید وضعیت ابتدایی و عقب مانده پزشکی در ایران بود. بیمار یا دسترسی به دوا و دکتر نداشت و یا به عملکرد او اطمینان نداشتند. همین مسئله گرایش به جادو را در بیشتر نقاط کشور افزایش می داد. بستن نخ یا پارچه ای به درخت برای رفع بیماری و دست یابی به حاجت نمادی از جهالت مردم این دوره بود.

بسیاری از درمان ها هم ناشی از ساده لوحی بسیار بود. تخم مرغ پخته ای که روی پوستش دعایی نوشته شده و آن را بیست و چهار ساعت زیر بغل نگاه داشته اند و الماس آویخته به گردن که موجب تقویت نیروی بدن می شود. تماس با این سنگ قیمتی ترس را از بین می برد و انسان را از حملات صرع در امان نگه می دارد همچنین موجب می شود دندان های کرم خورده بدون درد بریزد.

عده ای نیز با اعتقاد به دخالت نداشتن در امر تعجیل و تأخیر در مرگ هر چیز را خواست خدا می دانستند و به همین دلیل هیچ کوششی برای بهبود اوضاع انجام نمی دادند.

عده ای دیگر گرفتن و آویختن دعای وبا و خواندن نماز خوف و نبردن اسم وبا مخصوصاً جلوی اطفال و موچ کشیدن به جای بردن نام بیماری را عامل دفع شیوع آن دانسته و تلاش داشتند این گونه از سرایت آن جلوگیری کنند.

از دیگر خرافات رایج در این دوره برای درمان امراض و مبارزه با بیماری ها باور به دخالت داشتن اجرام آسمانی در سرنوشت انسان ها و در نتیجه نحس و یا سعد بودن ساعت نوشیدن دوا بود.

به همین دلیل، هرگاه منجمان می گفتند که در این روز و ساعت نوشیدن دوا درست نیست بیماران موافق حکم و مشورت او دوای طبیب را مصرف نمی کردند. یا اینکه ناخوشی مزمن کودکان و ناباروری زنان بر اثر چشم بد است و برای مقابله با آن ها به طلسم روی می آورند. بیماری صرع را تحت تأثیر جن دانسته و به همین دلیل می گویند فلانی دعایی است دوایی نیست.

گاهی عامل شیوع بیماری را حضور غیرمسلمان و یا کفار در منطقه می دانستند. زمانی که همه گیری بیماری وبا همراه با اقدامات هیئتی انگلیسی به سرپرستی سرکنت لوفتوس در شوش برای تصاحب لوح قبر دانیال یکی شده بود خشم مردم را برانگیخت. واکنش مردم چنان شدید بود که تا چندین سال هیچ هیئتی نتوانست در این منطقه به کاوش ادامه دهد چرا که نام مسیحی به شیوع بیماری مترادف شده بود.

از دیگر باورهای غلط مردم اعتقاد به پاکی آب های جاری بود که تحت هر شرایطی می شد نوشید. چنان که همین عامل موجبات شیوع بیماری های مهلکی چون حصبه و وبا در دوره قاجار شده بود. این افکار بین همه اقشار مردم از روستایی و عشایر و شهرنشین دیده می شد و جالب تر این بود که شاهان قاجار خود در رأس جامعه ایران از بند این اوهام رها نبودند.

ناصرالدین شاه فرنگ رفته و علاقه مند به اصلاحات و مظاهر تمدنی اعتقاد داشت خوردن آشی مخصوص در زمان شیوع بیماری وبا مانع از ابتلای وی به این بیماری مهلک می شود و در نتیجه هر ساله دستور پختن این آش نجات دهنده را می‌داد.

از مطالبی که دکتر فووریه از آن یاد می کند وارد شدن الماس کوه نور به لیست دواهای شاهی بود. هنگامی که در محلات تهران آنفلوانزا شایع شد و به اندرون کاخ سلطنتی نیز راه یافت و تنی چند از درباریان را به کام مرگ کشانید، ناصرالدین شاه نیز به این بیماری مبتلا شد و بعد از بهبود زمانی که فووریه به عیادت وی رفته الماس دریای نور را از جیب خود بیرون آورده و به او نشان می دهد و می گوید: «چون همراه داشتن آن باعث تقویت مزاج است آن را در جیب خود گذاشته ام».

خرافات در حرم‌سرای شاهان قاجار

دامنه اعتقاد به خرافات محدود به مردم عادی جامعه قاجار نبود، بلکه درباریان و حکومت‌نشینان و در رأس آن‌ها شخص شاه نیز اغلب انسان‌هایی خرافی بودند؛ چنان‌چه برخی از منابع تاریخی به خرافه گرایی ناصرالدین‌شاه و مظفر الدین‌شاه اشاره‌کرده‌اند، اما نکته قابل‌توجه این است که القای خرافات و جادو و جنبل دامن زنان دربار را بیش از مردان گرفته بود و خرافات در بین زنان درباری و به‌خصوص زنان حرم‌سرا رواج بیشتری داشت.

این مسئله بیش از همه خود را در حسادت زنان شاه به سوگلی‌ها و فرزندان آن‌ها نشان می‌داد و نقش مهمی در ناپدید شدن و یا مرگ فرزندان شاه داشت.

به‌عنوان نمونه دکتر تولوزان در گزارشی راجع به مرگ یکی از شاهزاده‌های موردعلاقه ناصرالدین‌شاه (ملک قاسم میرزا) محرمانه به وی اشاره می‌کند که طفل بی‌گناه براثر داروهای سمی و آلوده که توسط دعانویس‌ها تجویزشده مسمومیت شدید پیداکرده و از دنیا رفته است.

سیل نامه‌ها و هدایای بی‌شمار که طی چند روز بعد از این واقعه از اندرونی شاه به خانه رمالان و فال‌گیران و دعانویس‌ها سرازیر شد، مدعای دکتر تولوزان را تأیید می‌کرد؛ این هدایا از طرف زنانی بود که با کمک جادوگران و رمالان، ملک قاسم میرزا را نابود کرده بودند.

علل گرایش به خرافات در عصر قاجار

در مورد چرایی گسترش خرافات در جامعه قاجار می‌توان علل زیادی برشمرد، اما دو عامل بیش از همه در این گرایش‌ها مؤثر بود که در ادامه به آن می‌پردازیم:

۱. ترس و فشارهای محیطی؛ در طول تاریخ وقتی جامعه‌ای دستخوش اضطراب، درماندگی و نومیدی می‌شد و راهی برای گریز یا بهروزی نمی‌یافت، گرایش به اعتقادات خرافی به‌عنوان تنها راه کاهش آلام و مصیبت‌های جوامع تحت سلطه شناخته می‌شد.

در جامعه قاجار نیز این درماندگی و اضطراب در سطوح مختلف جامعه به‌وفور وجود داشت؛ شکست ایرانیان در جنگ با روس و از دست رفتن بخش‌هایی از خاک کشور، حضور بیگانگان به‌ویژه انگلیس و روسیه که با نیرنگ‌های مختلف در امور داخلی و خارجی ایران مداخله می‌کردند و امتیاز کسب می‌کردند.

استبداد پادشاهان قاجار که مردم و مملکت را رعیت و ماترک خود می‌دانسته و در حق آن‌ها ظلم و اجحاف می‌کردند، وجود راه‌زنان به‌ویژه در مناطق دور از پایتخت که اموال مردم را به غارت می‌بردند و…، همه و همه زمینه گرایش به اعتقادات خرافی را برای التیام و کاهش مصیبت‌های جامعه فراهم می‌کرد.

ناگفته نماند که زنان علاوه بر موارد بالا، از تبعیض‌ها، خشونت و رفتار مردان جامعه آن روز نیز احساس ناامنی و اضطراب می‌کردند. درواقع در جامعه قاجار حقوق زنان تا حد زیادی نادیده گرفته می‌شد و این خود عامل مهمی برای گرایش بیشتر آن‌ها به جادو و جنبل و خرافه بود.

در همین خصوص میرزا فتحعلی آخوندزاده خشونت رفتار و مفاسد اخلاقی مردان را عامل پناه‌بردن زنان به طلسمات و خرافات می‌دانست و خواهان اصلاح وضعیت حقوق زنان و به‌ویژه ممنوعیت چندهمسری بود.

زنان دربار قاجار به‌ویژه زنان حرم‌سرای شاهی نیز از این امر مستثنی نبودند؛ به‌ویژه آن‌که آن‌ها از زخم‌های روحی شدیدی که ناشی از عیاشی شاهان قاجار بود آسیب می‌دیدند و خود را اسیر حرم‌سرا می‌دیدند.

اکثر آن‌ها هرچند به لحاظ ظاهری خود را خوشبخت و مرفه معرفی می‌کرد، اما در حسرت یک زندگی ساده با شوهر بود نه این‌که با زنان دیگر برای جلب محبت شاه (شوهرشان) رقابت کند.

این مسئله در گرایش زنان حرم‌سرا به خرافات نقش مهمی بازی می‌کرد که نمونه آن را در توسل به طلسم‌ها و تعویذها برای جلب‌توجه و محبت شاه، کمک‌گرفتن از دعانویس‌ها برای از بین بردن فرزندان هووهای خود و… می‌توان دید.

علی‌اکبر دهخدا در مقالات «چرند و پرند» اشاره‌ای ظریف به ارتباط چندهمسری مردان و گرایش زنان به رمل و فال دارد و می‌نویسد: «خانه‌ای را که دو کدبانوست، یکی‌اش همیشه پیش جام‌زن است، یکی‌اش هم پیش رمال»

۲. جهل علمی؛ شاید بتوان گفت یکی از علل اصلی رواج خرافات در جامعه، جهل و ناآگاهی است. به هراندازه که انسان از درک حقایق، رابطه منطقی پدیده‌ها، قانون علت و معلول، تشخیص و فهم واقعیات عاجز باشد، به همان اندازه دچار خرافات و خرافه‌پرستی می‌شود. به قول مالینوفسکی «انسان زمانی به جادو متوسل می‌شود که نتواند شرایط زندگی و اتفاقات را از طریق دانش مهار کند»

در جامعه قاجار نیز به همان اندازه که مردم بی‌سواد بودند و از دانش بهره اندکی داشتند، به خرافات اعتقاد راسخ‌تری پیدا می‌کردند. بدیهی بود که در جامعه‌ای که بی‌سوادی و ضعف فرهنگی گریبان اکثر جامعه را گرفته بود و امر آموزش و تحصیل برای پسران غیرضروری و برای دختران عیب شمرده می‌شد، زمینه بیشتری برای پذیرش خرافات در بین مردم فراهم می‌آمد.

به همان اندازه که جامعه زنان را بیشتر از امر آموزش و کسب دانش محروم می‌کرد، به همان اندازه خرافات در بین آن‌ها بیشتر گسترش می‌یافت.

زنان ‌که در برخورد با مشکلات زندگی با توجه به جو مردسالار جامعه، آسیب‌پذیرتر بودند و به دلیل بی‌سوادی از شناخت راه‌حل‌های عقلی و منطقی عاجز می‌ماندند، برای تسکین و اقناع خود به هر اوهامی ‌متوسل و معتقد می‌گردیدند؛ بدین‌ترتیب خرافه‌گرایی روزبه‌روز در بین آن‌ها گسترش بیشتری پیدا می‌کرد.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • مسابقات جام رمضان تنیس روی میز بانوان در سمنان پایان یافت
  • خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا
  • خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا (+عکس)
  • فرهاد مجیدی مهمان مخصوص فینال لیگ قهرمانان آسیا
  • ماجرای طعم شیرین آخرین دعای کمیل شهید زین الدین
  • پخش زنده دعای ندبه و کمیل خارج از ایران ادامه خواهد داشت
  • شکرگزاری در کلاس ریاضی
  • باورهای توحیدی امیرمؤمنان(ع) در دعای کمیل
  • ۳۰۰ نفر در کرمانشاه برگزیده طرح مسطورا در ماه مبارک رمضان شدند
  • کارگاه چوب بری در جاده مخصوص کرج در آتش سوخت